در اینجا بایستی خاطرنشان کنیم که منظور از استاندارد کبوتر بلندپرواز ایرانی در عنوان مقاله، کبوتران "بلندپرواز" بهویژه گونهی تهرانی است.
ارتقای ژنتیکی چیست؟
ارتقای ژنتیکی در کلامی ساده، تقویت ژنهای مفید و مثبت کبوتر و جایگزینی این ژنها در جای ژنهای ضعیف و معیوب است. بنابراین تعریف، دو عمل باید پایاپای انجام شوند: ژنهای خوب تقویت و ازدیاد شوند و دوم، ژنهای بد و معیوب از دایرهی تکثیر خارج شوند.
ژن غالب و ژن مغلوب
از لحاظ طیف رنگها، ضمن توضیح رنگهای اصلی و رنگهای تلفیقی، ژنهای غالب و مغلوب، نمودار قدرت و پایداری هر رنگ هنگام تکثیر در مقابل رنگ یا رنگهای دیگر است.
اما در باب کیفیت کبوتر ایرانی، طبقهبندی دقیقی روی ژنهای غالب یا مغلوب صورت نگرفته است. برای مثال، ما میدانیم اگر کبوتر بند را با کبوتری دیگر که بازیدار است تن کنیم، احتمال گرفتن جوجهی بند بسیار است، اما درصد این احتمال را بهطور دقیق نمیدانیم. برای همین، در راه رسیدن به استانداردهای ایدهآل کبوتر ایرانی بایستی حتیالمقدور کبوترهای ایراددار را از گردونهی جوجهکشی خارج کرد.
چه کبوتری ایدهآل است؟
بسیاری از خصوصیات کبوترها تقریباً جاافتاده است، مثل کبوتر باید مایه بشود و از چشم بیافتد. اما خیلی از کبوترها با وجودی که ساعت خوبی میآورند، گردِ بوم گرد هستند یا حد اکثر به میانتو بالا میروند. در مقام مقایسه، کبوتری که بلندتر میپرد ایدهآل است.
بعضی از کبوترها به سرعت خال میشوند و میچسبند به طاق آسمان و در مقابل، بعضی نیز مدت طولانی پایین میپرند و بعد بالا میکشند. طبعاً کبوتری که زود خال میشود بیشتر کبوترباز را خوشحال میکند.
بسیاری از کبوترها در جوجگی خود را نشان میدهند و بعضی نیز بعد از یکسالگی. کبوتری که از همان ابتدا برود روی ساعت، بهتر از کبوتری است که بایستی از آن تا یکسال و حتا بیشتر پذیرایی که "شاید" بعداً خود را نشان بدهد.
جوجهای که زود بازی بیافتد احتمال بندشدناش بیشتر است. پس خیال کبوتردار از جوجهای که دیر بازی بیافتد جمعتر است.
احتمال بندشدن در کبوتران پربازی و نمایشی و جوجههای شان، بیشتر از کمبازیها است. پس کبوتری که کمتر بازی میکند آنهم فقط هنگام برگشت یا میانهی پرواز و نه همان آنی که به پرواز درآمد، قابل اتکاتر است برای تکثیر. کبوتر کمبازی ضمناً کمتر انرژی مصرف میکند و به همین لحاظ، بیشتر به کار مسابقه میخورد. بهسادگی نیز شکار قوش و قرقی نمیشود.
کبوتران بسیار نرمپر و شاپرکی (پروانهای) سادهتر توسط قوش و قرقی شکار میشوند. از این روست که اینروزها، حرفهایها بهدنبال کبوترانی هستند که در عین اقتدار و زیبایی در کتزدن، کمی نیز چابکتر بپرد.
کبوتری که زود ساز میشود (زود پر)، انرژی کمتری از کبوتری که دیرساز است میگیرد. پس برای مربی، کار با آن سادهتر است. اینکه کبوتری زودساز زود هم از نفس میافتد و در اصطلاح "یکلایی است" خرافهای بیش نیست و پایهی علمی ندارد و صرفاً توجیهی است برای نگهداری کبوتران دیرپر. اصطلاح "یک لایی" و "دو لایی" سنت کلامی است و بین کبوترداران جا افتاده، اما هیچ دلیل علمیای پشتوانهی اثبات چنین باورهایی نیست.
خیلی از کبوترها نمایشی هستند و مرتب بالا و پایین میکنند. هنگام مسابقه، چنین کبوترهای کمتر قابل اعتماد هستند و دل صاحب خود را خالی میکنند که مبادا هر لحظه بنشیتند! برای آماده کردن تیپی شایسته برای مسابقه، طبعاً کبوترانی نیاز است که بشود به آنها بیشترین اطمینان را کرد.
کبوترهایی که مایهگیر میشوند و به سقف آسمان میچسبند و گاه خودی نشان میدهند و باز از دید ناپدید میشوند، ایدهآلترین نوع برای مسابقه و طبعاً نگهداری و تکثیر هستند.
طبیعتاً همه میدانند که کبوتر باید سو خوبی داشته باشد، اما تجربه ثابت کرده که بسیاری از کبوترهای خوشسو، در بومهای دیگر خوب جا نمینشینند و گاه هرز میکنند. چرا واقعاً چنین است؟ خیلی از مواقع، وضعیت ساختمانهای اطراف و خود بوم کار را بر کبوتر سخت میکند. در بسیاری از مواقع نیز کبوتربازان بدون تعلیم دادن جوجه، زود بیرونش میکنند. جوجهای که پنجهکردن و نشستن را بلد نباشد، ممکن است در وضعیت شلوغ و آپارتمانی شهرها، در اولین بامی بنشیند که راحتتر است. برای همین، حتماً باید جوجهها را تربیت کرد و پنجهکردن و شاخکردن را یادشان داد، بعد به آنها تمرین پرواز داد. گاه بعضی نیز جوجه را سیر بیرون میکنند که بزرگترین اشتباه یک کبوترباز است. در باب تربیت و تمریندادن جوجه در مقالی دیگر صحبت خواهیم کرد.
کبوتر بایستی بیا باشد. خیلی از کبوتران ساعتبیار، در تمرینات اولیه راحت جا مینشینند، اما ساعتشان که از حدی گذشت، گم میشوند. این خود نقیصهای است که کمتر به آن توجه میشود و در واقع ژنی معیوب است که به نسلهای بعدی انتقال پیدا میکند.
از لحاظ سایز، کبوتری متوسط و قوی بنیه و چابک طبعاً قابل اتکاتر از کبوتری بلند و کشیده است.
تیزهبلند بودن کبوتر خود عیبی اساسی است که چنین کبوتری به احتمال زیاد ژن معیوب خود را به نسلهای بعدی منتقل خواهد کرد.
اینها تنها شمهای بودند از مختصات باطنی و ظاهری کبوتر ایدهآل پرشی. بر این فهرست میشود همچنان افزود که با همفکری با اهل فن چنین خواهیم کرد. قصد ما از برشمردن این خصوصیات، جاانداختن آنها و ایجاد استاندارد واقعی برای عموم کبوترداران است، چرا که بدون فکر جمعی و توافق بر سر مختصات باطنی و ظاهری کبوتر، نقطهی شروع اصلاح و ارتقای نسل کبوتر پرشی ایرانی که سرمایهای است که از نسلهای پیش با زحمات و خون دل خوردنهای بسیار به ما رسیده، در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند و به سرمنزل مقصود نخواهد رسید.